بازی سالم، برای جامعه سالم

سواد رسانه‌ای و قلمروهای نشانه‌شناختی: آیا انجام بازی‌های ویدئویی «اتلاف وقت» است؟ (قسمت اول)

کلیدواژه ها: سواد بازی  سواد رویه‌ای  رویه‌های بازی  گفتگومحوری  پیوندهای تاریخی  سواد رسانه‌ای 
دوشنبه ١٧ خرداد ١٤٠٠

افراد زمانی که می‌آموزند بازی ویدئویی انجام دهند، مشغول یادگیری یک سواد تازه هستند. البته، معمولاً واژهٔ «سواد» به این شیوه مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. به طور سنتی، افراد سواد را قابلیت خواندن و نوشتن می دانند. چرا پس از این می بایست به سواد به طور گسترده تری فکر کنیم؟ با توجه به بازی های ویدئویی یا هر هر رسانه جدید دیگری که ظهور می‌کند، برای این امر دو دلیل وجود دارد.

نخست، در دنیای مدرن، زبان گفتار و نوشتار تنها نظام‌های ارتباطاتی مهم نیستند. امروزه تصاویر، نشانه‌ها، نمودارها، طرح‌ها، مصنوعات و خیلی نشانه‌های بصری دیگر به شکل مشخصی توجه ما را به خود جلب می‌کنند. بنابراین، ایدهٔ انواع مختلف «سواد بصری» ایدهٔ مهمی به نظر می‌رسد. برای نمونه، توانایی «خوانش» تصاویر در تبلیغات، نوعی از سواد بصری است و البته، روش‌های مختلفی برای خوانش چنین تصاویری هست؛ روش‌هایی که ممکن است بیشتر یا کمتر با امیال و علایق تبلیغ‌کنندگان منطبق باشد.

به علاوه امروزه، اغلب انواع مختلفی از کلمات و تصاویر همنشین شده و به روش‌های مختلفی تلفیق می‌شوند. در روزنامه و مجلات همانند کتاب‌ها، تصاویر فضای بیشتر و بیشتری در کنار کلمات اشغال می‌کنند. در واقع، در بسیاری از کتب دبیرستانی و دانشگاهی متأخر پیرامون علوم پایه، تصاویر نه تنها فضای بیشتری را اشغال می‌کنند، بلکه امروزه معانی‌ای را با خود به همراه دارند که مستقل از کلمات موجود در متن است. اگر نتوانید این تصاویر را بخوانید، قادر نخواهید بود مفهوم آن‌ها را از کلمات موجود در متن همانطور که در گذشته معمول بود بازیابی کنید.

در این متون چندوجهی (متونی که کلمات و تصاویر را در هم می‌آمیزند)، تصاویر اغلب با چیزهای مختلفی از طریق کلمات ارتباط برقرار می‌کنند و آمیزش این دو وجه با چیزهایی ارتباط برقرار می‌کند که هیچ‌کدام از این وجوه به تنهایی و به‌طور مجزا قادر به برقراری چنین ارتباطی نیستند. خوب است به این نکته توجه داشته باشیم که با تنوع روز افزون رسانه‌ها و انواع متون رسانه‌ای که با آن‌ها سر و کار پیدا می‌کنیم، چند وجهی بودن، چیزی فراتر از ترکیب و هم‌نشینی تصاویر و کلمات هستند؛ تا جایی که شامل صداها، موسیقی، حرکت، احساسات و بسیاری موارد دیگر می‌شوند.      

این پاسخ نخست ما به این سوال است که چرا می‌بایست به «سواد» به شکلی گسترده‌تر فکر کنیم. پاسخ دوم این است که: ما هیچگاه فقط و صرفاً «نمی‌خوانیم» یا «نمی‌نویسیم»؛ بلکه، همواره چیزی را به روشی می‌خوانیم یا می‌نویسیم.

روش‌های مختلفی از خواندن و نوشتن وجود دارد. ما روزنامه‌ها، رساله‌های حقوق، مقالات انتقادی ادبی، شعر، ترانه‌های رپ، و به همین ترتیب لیست تقریباً بی پایانی از همین موارد را نمی‌خوانیم یا نمی‌نویسیم. هر کدام از این حوزه ها قوانین و الزامات خود را دارند. هر کدام یک روش تاریخی و فرهنگی مجزا از خواندن و نوشتن هستند، و از این منظر، یک سواد متفاوت به حساب می‌آیند. به علاوه، در هر موردی، اگر بخواهیم «قواعد را بشکنیم» و متن را موشکافانه مطالعه کنیم  - برای مثال با هدف نقد – می‌بایست به روش‌های مختلفی این کار را انجام دهیم، معمولاً با مقداری دانش عمیق مرتبط «بر اساس قواعد» پیرامون چگونگی خوانش چنین متونی.

بنابراین، روش‌هایی متفاوت، برای خوانش انواع متفاوتی از متون رسانه‌ای وجود دارد. سواد گوناگون است و این بدین معناست که سواد حقوقی که برای خواندن کتاب‌های حقوق مطلوب است با سوادی که برای خواندن متون فیزیکی یا کتاب‌های کمیک ابرقهرمانی مطلوب است تفاوت دارد. بنابراین سواد، چنان که به شکل سنتی این گونه پنداشته شده است تا فقط متون مکتوب و چاپی را در بر بگیرد، یک چیز واحد نیست و امروزه بیشتر و بیشتر یک موضوع چندوجهی است. حتی با وجود متون چاپی و حتی با کنار گذاردن تصاویر و متون چند وجهی، «سوادهای» متفاوتی وجود دارند.

زمانی که این چندگانگی سواد (سوادها) را می‌بینیم، متوجه می‌شویم که وقتی دربارهٔ خواندن و نوشتن فکر می‌کنیم، می‌بایست فراتر از چاپ و متون مکتوب بیندیشیم. خواندن و نوشتن در هر قلمرویی، خواه حقوق، ترانه‌های رپ، مقالات علمی، کمیک‌های ابرقهرمانی، یا هر چیزی که باشد، فقط روش‌های رمز گشایی متون چاپی نیست، بلکه علاوه بر آن با ممارست‌های اجتماعی عجین هستند. درواقع، اگر فرد دانشی دربارهٔ ممارست‌های اجتماعی‌ای که آن سواد جزئی از آن است نداشته باشد، مفهوم سواد فی نفسه ارزشی پیدا نمی‌کند. و البته، این ممارست‌های اجتماعی چیزی بیشتر از یک مشارکت صرف در فرایند چاپ متون مکتوب را دربر می‌گیرد!

فرد می‌تواند شناخت خوبی نسبت به یک ممارست اجتماعی[i] داشته باشد، بدون اینکه در آن ممارست اجتماعی مشارکت کند. اما شناخت از یک ممارست اجتماعی همیشه مستلزم شناخت روش‌های متنوعی از کنشگری متمایز، تعامل، ارزش‌گذاری، احساس، آگاهی و استفاده از اشیا و فناوری‌های مختلف است که آن ممارست اجتماعی را تشکیل می‌دهد.

همین امر ما را به یک نکته مهم دیگر می رساند. در حالیکه برای درک متون مرتبط با یک ممارست اجتماعی لازم نیست که قادر باشید قوانین حاکم بر آن ممارست اجتماعی خاص را اجرا کنید (مثلاً لازم نیست قادر باشید بسکتبال بازی کنید تا از اصطلاحات پر کاربرد در بازی سر در بیاورید)، امّا به طور بالقوه و در صورت توانایی به انجام آن، می‌توانید معناهای عمیق‌تری به آن متون بدهید. یعنی بنا بر این این ادعا، تولیدکنندگان (افرادی که می توانند درگیر یک ممارست اجتماعی مشخص شوند) به طور بالقوه مصرف‌کنندگان بهتری هستند (افرادی که می توانند متون مربوط به کردار اجتماعی را عمیق تر بخوانند یا درک کنند).

این موضوع کاملاً واضح و پذیرفتنی است. بنابراین، شگفت‌انگیز است که اغلب مواقع این حقیقت در برنامه‌های آموزشی مدارس نادیده گرفته می شوند. در مدرسه، بسیاری از اوقات انتظار می رود که کودکان متون را با دانش کم و یا بدون هیچ آگاهی در مورد ممارست اجتماعی مرتبط با آنها، بخوانند. آن‌ها به ندرت رخصت می یابند که قبل یا همزمان با خواندن متون مرتبط با آن ممارست، به شکلی که برای «اهالی آن ممارست اجتماعی» (به طور مثال بازیکنان بسکتبال)‌ معنادار و قابل قبول تلقی می‌شود، درگیر یک ممارست اجتماعی واقعی شوند. به این ترتیب در واقع، در مدارس به طور منظم به کودکان آزمون‌های قرائت متن داده می شود که از آن ها سؤالات عمومی، مصداقی و فرهنگ لغتی پیرامون متن های مختلف می پرسند، بدون توجه به این واقعیت که این متن ها در دسته بندی های مختلف قرار می گیرند (یعنی انواع مختلفی از متن ها را در بر می گیرند که به انواع مختلفی از ممارست‌های اجتماعی مرتبط است) و بنابراین به سوادهای مضاف دیگری نیازمند است.به هر حال،  کودکان اغلب می توانند چنین سؤالاتی را پاسخ دهند، اما در مورد آن دسته بندی ها و ممارست‌های اجتماعی که در نهایت قلب و روح سواد است چیزی نه می آموزند و نه می‌دانند.

 

یادداشت سردبیر:

آنچه در این مقاله به بحث گذاشته شد، بیانگر ضرورت توجّه به تنوع «سواد»ها در زمانه‌ای است که انسان بیش از هر دوره دیگری در تاریخ تمدن خود در احاطه رسانه‌ها و انواع متون رسانه‌ای قرار گرفته است. بی‌تردید سواد رسانه‌ای، یکی از ضروریات زندگی در عصر حاضر است، امّا لازم است به این مهم توجه کنیم که به ازای هر شکل نوینی از متون رسانه‌ای (از قبیل فیلم، بازی رایانه‌ای، محتواهای انتشاریافته در شبکه‌های اجتماعی و نظایر آن)، سواد رسانه‌ای مختص آن رسانه وجود دارد؛ و برای شناخت بهتر و استفاده درست از هر رسانه باید به سواد اختصاصی آن رسانه دسترسی پیدا کنیم. سواد بازی، زیرمجموعه‌ای مهم از منظومه سوادهایی است که ذیل چتر مفهومی گسترده سواد رسانه‌ای جای می‌گیرد.

موضوع محوری دیگر در این مقاله، توجه دادن به این موضوع است که «سواد» (در مفهوم گسترده‌اش که سواد رسانه‌ای و به طور خاص سواد بازی را هم در بر می‌گیرد)، امری است که ارتباطی تنگاتنگ با زمینه‌ها و بسترهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی جوامع دارد که انواع مراودات و تعاملات بین فردی را در عرصه‌های عمومی برای اعضای یک جامعه امکان‌پذیر می‌سازد. در واقع، سواد به طور کلّی در جریان ارتباطات و تعاملات انسانی در بستر تاریخ و فرهنگ جوامع اهمیت پیدا می‌کند و سواد بازی نیز از این قاعده مستثنا نیست. پرداختن به بازی‌های رایانه‌ای، بر بستری از شرایط اجتماعی، اقتصادی، تاریخی، فرهنگی و تکنولوژیک در میان اعضای آن جامعه تجربه می‌شود و سواد بازی جدای از ضرورت شناخت صحیح از این شرایط زمینه‌ای نیست. بنابراین، مقدمه سواد بازی، درک صحیح از ماهیت رسانه بازی، ویژگی‌های آن، جاذبه‌های آن و ظرفیت‌های ارتباطی و تربیتی آن است و گام بعدی، توانایی ارتباط دادن این آگاهی‌ها به شرایط زمینه‌ای است که در بستر آن‌ها با رسانه بازی سر و کار پیدا کرده‌ایم.

زمان آن رسیده است که بازی‌ها را به چشم رسانه‌هایی بنگریم که همچون رسانه‌های دیگر (و گاهی بر فراز آن‌ها) از ظرفیت‌های یادگیری و تربیتی مهمی برخوردارند و مواجهه درست و مطلوب با آن‌ها نیازمند مجموعه‌ای از شناخت‌هاست وب‌سایت «فهم بازی» در تلاش است گوشه‌هایی از آن را در اختیار شما قرار دهد.      

 

[i] Social Practice

جیمز پال جی (مترجم: محمدامین نادی) منبع:بر گرفته از کتاب WHAT VIDEO GAMES HAVE TO TEACH US ABOUT LEARNING AND LITERACY نوشته James Paul Gee صفحات 13-16 (با تلخیص)

نظر شما درباره این مقاله

الزامی
پر کردن این فیلد الزامی است
الزامی
پر کردن این فیلد الزامی است
comment
پر کردن این فیلد الزامی است