بازیهای ویدئویی و 9 مزیت آنها برای فرزند شما
چرا بازیهای ویدیویی میتوانند برای بچهها مفید باشند؟
ما والدین بیشتر بر خطرات بالقوهی بازیهای ویدیویی الکترونیکی تمرکز میکنیم تا بر مزایای آنها، اما بازیهایی وجود دارند که بخشی معمول از دوران کودکی مدرن را تشکیل میدهند. اگر بدانید که باید به دنبال چه باشید، بازیهای ویدیویی میتوانند ابزاری قدرتمند در راستای کمکرسانی به بچهها برای توسعهی مهارتهای زندگی باشند. آنها میتوانند به والدین کمک کنند تا تفریحات مناسبی را برای پُر کردن اوقات فراغت انتخاب کنند، به آموزگاران کمک کنند تا روشهایی را برای تکمیل آموزههایشان سر کلاس پیدا کنند.
اخیراً مقالهای پژوهشی به نام «انگیزههای بچهها برای انجام بازیهای ویدیویی در بستر رشدِ عادی» نوشتهام که در مجلهی بررسی روانشناسی عمومی[1] منتشر شد. این پژوهشْ نتایج مطالعاتی که در دانشکدهی پزشکی هاروارد انجام دادم و دادههای نظرسنجیهایی را شامل میشود که از مصاحبه با بیش از ۱۰۰۰ دانشآموز مدارس دولتی بهدست آوردم. براساس پژوهشهایم، ۹ دلیل پیدا کردم برای اینکه چرا بازیهای ویدیویی میتوانند برای رشد و تربیت بچههای شما سودمند باشند.
بازیهای ویدیویی مهارتهای حل مسئله را یاد میدهند
بازیهای ویدیویی میتوانند به رشد مغز کودکان کمک کنند. هنگامی که پسر من نوجوان بود، میدیدم که بازیهای Legend of Zelda را انجام میدهد. او برای پیشرفت کردن باید جستوجو، مذاکره، برنامهریزی و رویکردهای متفاوتی را امتحان میکرد. بسیاری از بازیهای اخیر، مانند Bakugan: Defenders of the Core نیازمند برنامهریزی و حل مسئله هستند. «اصلاح و تغییر بازی»[2]، فرآیندی است که در طی آن بازیکنْ ظاهرِ کاراکتر گیمر را تغییر میدهد و سطوح جدیدی را به بازی اضافه میکند. این فرآیند همچنین فرصتی برای خودبیانگری خلاقانه، درک عمیقی از قوانین و ساختار بازی و روشهای جدیدی برای برجسته ساختن شخصیتها و علائق پیش پای بازیکن قرار میدهد. بازیهای ویدیویی لزوماً نباید برچسب «آموزشی» خورده باشند تا به بچهها در تصمیمگیری، بهکارگیری راهبردها، پیشبینی پیامدها و بیان شخصیتشان کمک کنند.
بازیهای ویدیویی باعث علاقهمندی بچهها به تاریخ و فرهنگ میشوند
محتوای برخی از بازیهای ویدیویی میتوانند بچهها را به مطالعه و پژوهش کردن تشویق کنند. بازیهای ویدیویی از قبیل Age of Mythology، Civilization و Age of Empires، ممکن است بچهها را به تاریخ جهان، جغرافیا، فرهنگهای باستانی و روابط بینالملل علاقهمند کنند، بهویژه اگر والدین نسبت به [استفاده از] چنین فرصتهایی هوشیار باشند. بهنقل از دیوید شفر[3] و جیمز گی[4] پژوهشگر: «هنگامی که بچهها والدینی داشته باشند که بازی Age of Mythology را تبدیل به جزیرهای تخصصی میکنند و آن را به کتابها، سایتهای اینترنتی، موزهها و رسانههای مربوط به اسطوره، فرهنگها و جغرافیا ربط میدهند، بچهها طیف گسترهتری از زبان پیچیده، محتوا و پیوندها را انتخاب میکنند که آنها را برای یادگیریهای آیندهی موضوعات پیچیده و عمیق آماده میکند.» افزونبراین، این بازیها اغلب این امکان را در اختیار بچهها قرار میدهند که نقشهها یا محتواهای مربوطهی دیگری را طراحی و تبادل کنند و بدینترتیب به آنها کمک کنند تا در حینِ سرگرم شدن، مهارتهایی خلاقانه و فنی بهدستآورند.
بازیهای ویدیویی به بچهها کمک میکند تا دوست پیدا کنند
بیشتر بچههای کوچک برعکس والدینشان بازیهای ویدیویی را نوعی فعالیت اجتماعی و نه فعالیتی منزویانه، قلمداد میکنند. بازیهای ویدیویی زمینهی مشترکی را برای بچههای کوچکتر فراهم میکنند تا بتوانند دوست پیدا کنند؛ به آنها اجازه میدهند با دوستانشان مدت زمانی ساختاریافته را کنار یکدیگر وقت بگذرانند. در پژوهش ما، پسرها بیشتر احتمال دارد که همراه با گروه دوستانشان – چه در یک اتاق، چه به صورت آنلاین - بازی ویدیویی انجام دهند. افزونبراین، پسربچهها میگویند بازیهای ویدیویی یکی از موضوعات ثابت گفتوگوهای آنها در جمع دوستانشان است: یکی از پسرها خاطرنشان کرد که دوستانش در مدرسه بیشتر اوقات دربارهی بازیها و دخترها صحبت میکنند. پژوهش ما نشان داد که بچههایی که اختلال یادگیری خفیف[5] دارند، بیشتر محتمل است که از «دوست پیدا کردن» بهعنوان دلیلی برای انجام بازیهای ویدیویی یاد کنند.
بازیهای ویدیویی بچهها را به ورزش کردن تشویق میکند
در پژوهش من، بازیکنان (بهویژه پسرها) دربارهی حرکات جدیدی که از بازیهای ویدیویی ورزشی یاد گرفتهاند صحبت میکنند؛ حرکتهایی که بعد در زمین بسکتبال یا روی تختههای اسکیتشان تمرین میکنند. بعضی بعد از آشنا شدن با ورزشهای جدید در بازیهای ویدیویی، شروع به انجام آنها میکنند. چنانکه پسربچهای در یک پژوهش گروه کانونی خاطرنشان کرد: «در بازیهای واقعی، که اغلب بازیهای ورزشیاند، میبینی که [کاراکترها] کارهای فوقالعادهای میکنند. اگر از خانه بروی بیرون و آن حرکات را امتحان کنی و به تمرین کردن ادامه بدهی، در انجام آنها پیشرفت میکنی». پژوهشها حاکی از آناند که انجام بازیهای ورزشی واقعگرایانه (به جز مسابقات بزنبزن) به افزایش زمان صرف شده برای ورزش کردن در زندگی واقعی میانجامد.
بازیهای ویدیویی فرصت به اشتراک گذاشتن لذتِ رقابت را در اختیار بچهها قرار میدهد
برای بچهها، بهویژه پسربچهها، رقابت کردن با دوستان حینِ مبارزه برای بهدستآوردن موقعیت و بهرسمیت شناختهشدن، امری عادی و سالم است. براساسِ نظرسنجیها و مطالعات گروه کانونیام با نوجوانان، عبارت «دوست دارم بر سر پیروزی با دیگران رقابت کنم» یکی از محبوبترین دلایل برای انجام بازیهای ویدیویی، باز هم بهویژه در میان پسرها، است. بازیهای ویدیویی مکان امنی برای ابراز این تمایلات رقابتجویانهاند و میتوانند فرصت پیشرفت کردن را در اختیار بچههایی بگذارند که استعداد چندانی در ورزش ندارند.
بازیهای ویدیویی فرصت رهبری کردن را در اختیار بچهها میگذارند
هنگامی که بچهها بهصورت گروهی بازیهای ویدیویی انجام میدهند، اغلب بسته به اینکه چه کسی مهارتهای خاص لازم برای آن بازی را دارد، به نوبت نقش رهبری و پیروی کردن را بر عهده میگیرند. در پژوهشهای نیک یی[6] از مرکز تحقیقاتی پالو آلتو[7]، نوجوانانی که بازیهای آنلاین گروهی انجام میدهند، گمان میکنند که مهارتهای رهبری کردن مانند ترغیب کردن دیگران، انگیزه دادن به آنها و حل کردن اختلافات را بهدستآوردهاند. بازیهای چندنفرهی آنلاینْ فرصتِ نادرِ شرکت کردن و گاهی رهبری در گروهی را در اختیار نوجوان قرار میدهد که ردههای سنی بسیار متفاوتی دارند. در چنین شرایطی، اگر بتوانید گروه را تا رسیدن به پیروزی رهبری کنید، سن شما برای هیچکس اهمیتی ندارد.
بازیهای ویدیویی خلاقیت را برمیانگیزانند
یک مطالعهی تجربی منتشرشده در مجلهی پژوهش خلاقیت[8]، نشان از پیوند میان بازیهای ویدیویی خاصی و خلاقیت دارد. ۳۵۳ شرکتکننده [در این مطالعه] یا بازی Minecraft را با دردستداشتن دستورالعمل یا نداشتن آن، انجام میدادند، یا یک برنامهی تلویزیونی تماشا میکردند یا یک بازی مسابقهی ماشینسواری انجام میدادند. پژوهشگران متوجه شدند که افرادی که بدون دستورالعمل Minecraft بازی کرده بودند، توانستند با بیشترین میزان خلاقیتْ کارهای بعدی را که از آنها خواسته شده بود انجام دهند. پژوهشگران بر این باورند که شاید دلیل این مسئله این باشد که آنها حینِ بازی کردن بیشترین میزان آزادی را برای فکر کردن و متکی بر خود بودن در اختیار داشتند.
بازیهای ویدیویی فرصتی برای آموزش فراهم میکنند
بهگفتهی کمابیش یکسوم بچههایی که مورد مطالعه قرار دادیم، علاقهی آنها به بازیهای ویدیویی تا حدی برمیگردد به علاقهشان به یاددادن چگونه بازی کردن به دیگران. پدر یکی از پسرها در طول پژوهش خاطرنشان کرد: «بیشتر تعاملاتی که پسرم با دوستانش دارد دربارهی پشتسرگذاشتن موقعیتها در یک بازی است. تمام صحبتشان دربارهی این است که چطور از این مکان به آن مکان دیگر بروی یا چیزهای خاصی را که نیاز داری جمعآوری کنی و آنها را به شیوههایی ترکیب کنی که در راستای موفق شدن به تو کمک کنند». برخی از بچهها به موقعیتی دست مییابند که دیگرانْ افرادی را که در انجام بازی مشکل دارند به سوی آنها تحتِ عنوان «بچهای که میداند چطور از پس دشوارترین مراحل بازی بربیاید» هدایت میکنند. آموزش به دیگرانْ مهارتهای اجتماعی، ارتباطی و صبوری را در بچهها تقویت میکند.
بازیهای ویدیویی والدین و فرزندانشان را گردهممیآورد
بهتازگی دیدم دختر ۱۰ سالهی دوستم دارد به او بازی Guitar Hero را یاد میدهد. آهنگهایی که در این بازی پخش میشوند، بهصورت اتفاقی، آهنگهای مورد علاقهی دوران نوجوانی و دانشجویی دوستم بوده و همین مسئله او را جذب این بازی کرده است. بهترین بخش ماجرا دیدن این بود که دختربچه بدل به کارشناسی شده و مهارتهای بازی کردنش را با مادرش به اشتراک میگذارد؛ واژگونی نقشهای معمول والد-فرزندی. حال که سیستم برخی از بازیهای ویدیویی برای جذب بازیکنان مبتدی کارآمدتر است، بهاشتراکگذاشتن زمانی برای بازی کردن در کنار هم امکانپذیرتر است. افزونبراین، کنار هم بازی ویدیویی انجام دادن منجر به شکلگیری مکالماتی میشود که میتوانند فرزند شما را تشویق کنند تا مشکلات و موفقیتهای خود را با شما به اشتراک بگذارند.
[1] Review of General Psychology
[2] Modding
[3] David Shaffer
[4] James Gee
[5] mild learning disabilities
[6] Nick Yee
[7] Palo Alto Research Center
[8] Creativity Research Journal