بازیهای ویدیویی میتوانند شما را باهوشتر کنند
برای لحظهای به فهرستِ تمام کلیشههای مربوط به بازیهای ویدیویی که در ذهن دارید فکر کنید. احتمالاً دارید فکر میکنید: «گیمرها تنبل و ضداجتماعیاند» یا «گیمرها عملکرد خوبی در مدرسه ندارند». همه دربارهی ویژگیهای منفی بازیهای ویدیویی – درست یا غلط - چیزهایی شنیدهایم، اما دربارهی ویژگیهای مثبت آنها چه؟ بازیهای ویدیویی چطور میتوانند برای شما فایدهای داشته باشند؟ بیایید به برخی پژوهشهایی که در این زمینه صورت گرفتهاند نگاهی بیندازیم. این پژوهشها، نهتنها نشان میدهند که بازیهای ویدیویی میتوانند شما را باهوشتر کنند، بلکه بعضی از باورهای کلیشهای دربارهی آنها را نیز ازبینمیبرند.
با رشد روزافزونِ بازیهای ویدیویی در فرهنگ مدرن، پژوهشگران و روانشناسان به بررسی دقیقِ تأثیراتی پرداختند که بازی کردن میتواند در موقعیتهای متعدد روی افراد بگذارد. در سالهای اخیر تحقیقات زیادی در این زمینه انجام شده است که براساسِ نتایج بسیاری از آنها، بازی کردن میتواند عملکرد مغز، مهارت حل مسئله، استدلالِ فضایی[1]، حافظه، بازهی زمانی توجه[2]، برنامهریزی استراتژیک و حتی مهارتهای اجتماعی فرد میان دیگران را بهبود بخشد.
اما بازی ویدیویی اصطلاحیست که به طیف وسیعی از انواع بازیها تعلق میگیرد. پژوهشگران مطالعات خود را معطوف به بررسی تأثیری کردهاند که انواع مختلف بازیها میتوانند بر بازیکنانشان داشته باشند.
معماها و بازیهای پرشی[3]
بهبود عملکرد مغز و آیکیو
هدف از این بازیهای فکری، تمرین دادن به مغز شماست. بازیهای معمایی مانند Angry Birds که مستلزم استفاده از مهارتهای حل مسئله، حافظه، استدلال فضایی و توجه به جزئیاتاند، میتوانند عملکرد مغز را بهبود بخشند، آیکیو فرد را افزایش دهند و همچنین فرآیند پیر شدنِ مغز را آهستهتر کنند. اما اینکه بازیها در حالِ تقویت این مهارتها در بازیکناند، در بسیاری از آنها بهوضوح مشخص نیست. هر دو بازی The Legend of Zelda و Mario Bros به معماهای چالشیشان معروفاند که بازیکن بهمنظورِ رفتن به منطقهی دیگری یا استفاده از آیتمهای خاصی در بازی باید آنها را حل کند. افزونبراین، کارهایی که بازیکن در برخی بازیهای پرشی باید انجام دهد (مثلاً پریدن از جایی به جایی، جاخالی دادن در برابرِ اشیائی که به سوی او پرتاب میشوند، حرکت میانِ موانع و غیره) میتوانند مهارتهای حرکتی و زمانِ واکنش فرد را نیز تقویت کنند.
بازی ویدیوییهای نقشآفرینی[4]:
تقویت مهارت حل مسئله، استراتژی، منطق و استدلال
بازیهای Mass Effect، The Elder Scrolls و Final Fantasy نمونههایی از بازیهای ویدیویی نقشآفرینیاند؛ بازیهایی که در آنها بازیکن به جای یکی از شخصیتهای بازی نقشآفرینی میکند. معمولاً این بازیها بر محورِ انتخابهای بازیکن، گزینههایی که برای مکالمه پیش روی آنهاست و پیامدهای اعمالِ بازیکن پیش میروند. در اصل، بازیهای نقشآفرینی نسبت به بازیهای دیگر قابلتنظیمترند، به همین دلیل منجر به تجربههای منحصربهفردی میشوند و هیچ دو بازیای کاملاً شبیه به یکدیگر نخواهند بود. گرچه حینِ انجام چنین بازیهایی از بسیاری از مؤلفههای شناختی استفاده میشود، مهمترینِ آنها مهارت حل مسئله، استراتژی و استدلال کردن است. از نظر اجتماعی، بازیکنان میتوانند حس همدلی و اخلاقیات خود را تقویت کنند، چون اغلب در بازی با انتخابهای اخلاقی دشواری روبهرو میشوند که میتوانند بعداً پیامدهای پیشبینیناپذیری داشته باشند. این مهارتها در «زندگی واقعی» نیز به دردِ بازیکن میخورند.
بازیهای استراتژی همزمان[5]:
برنامهریزی، انجام چند کار بهصورت همزمان و اولویتبندی
گاهی لازم است که بهتنهایی خودتان برای خودتان فکر کنید. این مهارت مفیدیست که در تمام طول عمرتان به دردتان خواهد خورد و در بازیهای استراتژی همزمان میتواند تمرین و پرورانده شود. چنانکه از عنوانِ آن مشخص است، چنین بازیهایی از برنامهریزی استراتژیک برای تکمیل مراحل، شکستِ دشمنان یا همکاری با بازیکنان دیگر استفاده میکنند. بازیهایی مانند StarCraft، Age of Empires یا World of Warcraft بازیکن را به چالش میکشانند تا جلوتر، هوشمندانهتر و با دیگران (اگر بازی گروهی بود) فکر کند. ازآنجاییکه این بازیها در زمان واقعی انجام میشوند، همه چیز ممکن است کاملاً اشتباه از آب در بیاید. بازیکنان میتوانند در حینِ تقویتِ مهارتهای انجام چند کار بهصورت همزمان و اولویتبندی، سازگاری با موقعیتهای متغیر را نیز بیاموزند.
انواع دیگر بازیها
ژانرهای بسیار متنوع دیگری در حوزهی بازیهای ویدیویی وجود دارد که هر کدام فواید خود را دارند. مثلاً، پژوهشگران در حال بررسی این مسئلهاند که چطور انجام بازیهای ترسناک و اکشن میتوانند به بازیکنان کمک کنند تا در زندگی روزمرهشان احساساتی همچون خشم و عصبانیت را کنترل کنند. گرچه براساس برخی پژوهشها، انجام بازیهای خشونتآمیز تأثیراتی منفی دارند، حتی بازیهایی همچون Call of Duty یا Halo نیز باعث تقویت بینایی بازیکنان شدهاند (تا حدی که از بیماری آبمروارید پیشگیری یا آن را درمان کردهاند!) و مهارتهایی همچون انجام چند کار بهصورت همزمان، توجه و دقت آنها را تقویت کردهاند. بازیهای گروهی میتوانند توانایی انجام کار گروهی، مهارتهای ارتباطی و تواناییهای برنامهریزی و استراتژیک را در فرد تقویت کنند.
بازیهایی ویدیویی سرِ کلاس
بازیکنان چطور میتوانند مهارتهای مربوط به بازیها را تحت کنترل خود درآورند و آنها را در تکالیف درسی خود به کار گیرند؟ خب، مثلاً اگر حافظهی شما بهلطفِ سردرآوردن از الگوها حینِ جمع کردنِ گنجها در بازی Uncharted، تقویت شده است، از آن در حفظِ معنای واژهها استفاده کنید. اگر با بازی کردنِ Phoenix Wright: Ace Attorney توجهتان به جزئیات افزایش یافته است، میتوانید از این مهارت تازه استفاده کنید تا متوجه شوید که چطور قطعات کوچک میتوانند در زیستشناسی یا شیمی تأثیر بهسزایی روی کل مجموعه بگذارند. این احتمال وجود دارد که بسیاری از تأثیرات بازی کردن ناخودآگاه باشند، اما در طولانیمدت خود را در نمرههای شما آشکار میکنند.
در واقع، با وجودِ تمام پژوهشهایی که در رابطه با فواید بازیهای ویدیویی صورت گرفتهاند، برخی افراد تا جایی پیش رفتهاند که باتوجه به رویکردهای مبتنی بر بازیهای ویدیویی به تنظیمِ دوبارهی قواعدِ سنتی حاکم در مدارس روی آوردهاند. در یکی از دبیرستانهای نیویورک، بازیهای تخصصی سر کلاس آورده میشوند تا در عینِ درگیر کردن بچهها با مسئله، درسهای مختلفی از طریق بازیها به آنها یاد داده شود. افزون بر این سبکِ آموزشی دیجیتال، این مدرسه سیستم نمرهدهی را هم تغییر داده است و به جای آنکه براساسِ عملکرد دانشآموزان به آنها رتبهی عالی، خوب، متوسط داده شود، عناوینی همچون متخصص، کارآموز یا مبتدی به آنها نسبت داده میشود. با برگزاری آزمونهایی تحتِ عنوان «غولِ مرحلهی آخر»، بچهها بهصورت متمرکزتر و مشتاقتری درگیرِ فرآیند یادگیری میشوند. دانشآموزانی که در این مدارس درس میخوانند نسبت به دانشآموزان دیگر در دروسی مانند ادبیات انگلیسی و ریاضیات نمرات بهتری کسب میکنند.
حتی در مدارسِ معمولتر در جاهای دیگر نیز، معلمها در حالِ افزودنِ بازیها به طرحهای درسی خود هستند. بازی Minecraft در میان معلمها محبوبیت ویژهای دارد، چراکه به دانشآموزان مهارتِ خواندن، اهمیتِ کار تیمی و توانایی حلِ مسئله را یاد میدهد و تفکر انتقادی را در آنها تقویت میکند. افزونبراین، بازیهای ویدیویی میتوانند به کسانی که در مدرسه مشکل دارند، کمک کند. روانشناسان از بازیهای ویدیویی برای کمک به بچههایی استفاده میکنند که از اختلالِ کمتوجهی[6]، افسردگی یا اضطراب رنج میبرند تا به این شکل نشانههای بیماری آنها کنترل شود و عملکرد بهتری در کلاسِ درس داشته باشند.
با توجه به تمام فوایدی که به آنها اشاره کردیم، همچنان باید تأثیرات منفی بازیهای ویدیویی را هم درنظربگیریم. مانند هر فعالیت دیگری، اگر مدت زمانِ زیادی صرفِ بازیهای ویدیویی شود، بهطوری که بچهها از درس خواندنشان بازبمانند، انجام این بازیها میتواند هم برای عملکرد بچهها در مدرسه و هم زندگی اجتماعی آنها مضر باشد. اما اگر میان بازی و کار، تعادل درستی برقرار باشد، بازیهای ویدیویی میتوانند تأثیرات مفیدی در زندگی روزمره و تحصیلی بچهها داشته باشند. بنابراین برید و کهکشانها را نجات دهید، اژدهاها را بکشید و پرچمهای دیجیتالی را جمع کنید، با این کارها بیشتر از آنکه فکرش را بکنید درحالِ یادگیری هستید.
پیشنهاد ویژه: آیا دوست دارید تمرکزتان هنگام درس خواندن افزایش یابد؟ به موسیقی متنِ بازیهای ویدیویی گوش کنید؛ آنها بهمنظور درگیر نگه داشتنِ ذهن شما ساخته شدهاند. (مثلاً در حال نوشتن این متن دارم به موسیقی متنِ بازی Skyrim گوش میکنم. بهشدت شنیدن آن را به شما توصیه میکنم.)
[1] spatial reasoning
[2] attention span مدت زمانی که فرد میتواند ذهن خود را روی یک فعالیت مشخص متمرکز کند و حواسش به موضوع دیگری پرت نشود. – م.
[3] Platformers
[4] Role playing video games (RPG) سبکی از بازیهای ویدئوییست که بازیکن در آن، یک یا چند شخصیت را در جریان مأموریتهای مختلف در دنیایی خیالی هدایت میکند. –م.
[5] Real Time Strategy (RTS) سبکی از بازی استراتژیک است که تغییرات در بازی به صورت لحظه به لحظه و بدون توقف اعمال میشوند. – م.
[6] ADHD