آموزش کنترل هیجانی به کودکان
برخی از بازیهای ویدئویی جدید و نوآورانه ادعا میکنند که میتوانند به کودکانی که دارای اختلال نقص توجه - بیشفعالی[1] و یا اضطراب - هستند در تنظیم هیجانات پیچیده و دشوار کمک کنند. در این بازیها لازمهی صعود به مرحلهی بعد این است که کودک بدون کمک دیگران و به صورت مستقل ، هیجانات خود را آرام سازد.
اخیراً محققان وابسته به بیمارستان کودکان بوستون، مجموعهای از بازیهای ویدئویی را منتشر کردهاند که برای کمک به کودکان با اختلالات نقص توجه - بیشفعالی، اضطراب، یا تأخیر هیجانی طراحی شدهاست. این کودکان از این طریق میتوانند احساسات پیچیدهی خود را کنترل کرده و یاد بگیرند که بدون کمک دیگران خود را آرام سازند.
این بازیها توسط کمپانی مایتور تولید شدهاند. این کمپانی از نوعی بیوفیدبک[2] برای کنترل ضربان قلب هر بازیکن استفاده کرده است. افزایش ضربان قلب موجب تشدید مشکلات موجود میگردد. محققان میگویند که برای رفع موانع اضافی و مهیا کردن شرایطی که فرد بتواند با کمترین مشکل به بازی ادامه دهد، لازم است تا فرد از لحاظ ذهنی آرام شده و در نتیجه ضربان قلبش کاهش پیدا کند. یکی از بنیانگذاران کمپانی مایتور به نام جیسون کان که به عنوان روانشناس رشدی در بیمارستان کودکان بوستون فعالیت داشته است میگوید که هدف آنها «ساخت حافظهی عضلانی» برای خودتنظیمشوندگی هیجانات است. او اضافه میکند که: «تلاش ما این است که کودکان از لحاظ هیجانی قوی شوند».
اثربخشی این بازیها در دو مطالعه ارزیابی شده است. یکی از این مطالعات در سال ۲۰۱۲ به چاپ رسیده است و دیگری در سال ۲۰۱۵ به انجام رسیده است. اولین مطالعه بر روی کودکانی متمرکز شده است که مشکلات معناداری در رابطه با کنترل خشم داشتند. این کودکان تنها پس از ۵ روز بازی با این بازیهای ویدئویی بهبودهایی در کنترل هیجانی نشان دادند. دومین مطالعه به مقایسهی عملکرد دو نسخه از این بازیها پرداختند. نسخهای که همراه با بیوفیدبک بود و ورژن معادل آن که ضربان قلب را اندازهگیری نمیکرد. نتیجه از این قرار بود که به طور معناداری سطوح کمتری از نافرمانی و پرخاشگری در کودکانی که با نسخه بیوفیدبک کار کرده بودند مشاهده گردید.
کودکانی که با مشکلات هیجانی دست و پنجه نرم میکنند معمولا بیشتر جذب بازیهای ویدئویی میشوند. در نتیجه هدف اصلی اینگونه درمانها نیز قرار میگیرند. جوزف گونزالس- هیدریچ، مدیر بخش نظارت کمپانی مایتور، عنوان میکند: «بسیاری از این کودکان علاقمند به رواندرمانی و حتی حرف زدن نیستند، اما در چارچوب یک بازی ویدئویی تلاش زیادی برای بهبود نشان میدهند.»
با این وجود برخی از متخصصان حوزهی سلامت روان در اثربخشی بازیها تردید دارند. دکتر راسل بارکلی در مصاحبهای با مجلهی وال استریت عنوان میسازد که از آن جا که هیچ کدام از این تحقیقات بر کودکان دارای اختلال نقص توجه- بیشفعالی و یا کودکان دارای مشکلات اضطرابی متمرکز نیست، نیاز به پژوهش متمرکز روی این جمعیتها ضروری است.
کارسون، کودکی ۱۰ ساله است که دارای مشکلات اضطرابی است. او خیال میکند که بازی “three-quarters as fun” یک بازی تاثیرگذار است. طبقه گفته کارسون، این بازی به او کمک کرده است تا در موقعیتهای اضطرابزا کنترل بهتری بر هیجانات خود داشته باشد.
او گفت: «من فکر میکنم که کنترل ضربان قلب وقتی که احساساتم شدید هستند و انرژی بالایی داریم، کار جالبی است».
[1] ADHD اختلال نقص توجه بیشفعالی یکی از اختلالات جدی روانپزشکی است که غالبا اما نه همیشه در کودکان و نوجوانان مشاهده میشود. نشانههایی چون بیقراری،عدم توانایی برای نشستن سر جای خود، کاهش چشمگیر در تمرکز و فعالیت بیش از حد فیزیکی از نشانههای این اختلال هستند.
[2] پسخوراند زیستی یا بیوفیدبک، روش جدید اما جاافتادهای در درمانهای روانشناختی. فرآیند آگاه شدن به نشانههای بدنی اضطراب و سایر مشکلات روان-تنی به وسیله اتصال دستگاههایی مثل ضرباننگار به بدن شخص. با استفاده از پسخوراند زیستی میتوان تغییر نشانههای نامطلوب بدنی را پیگیری و درمان کرد.