آشنایی با مؤلفههای لذت بازی (قسمت سوم)
گذران وقت
اگرچه کودکان امروزی عموماً دانشآموزان خوبی هستند، امّا آنها در حال رشد کردن در زمانهای هستند که در آن انجام همزمان چند کار جزئی جداناشدنی از زندگی روزمرّه است. کارهایی مانند بالا و پایین کردن جستجوهای گوگل، فرستادن پیامهای اینترنتی، تماشای ویدیوهای 30 ثانیهای در یوتیوب و چندین مورد دیگر. شما هر چه جوانتر باشید، بیشتر احتمال دارد تا برای گذران وقت، احتیاج داشته باشید که خودتان را با چیزی سرگرم کنید. کودکان امروزی با نسلهای پیشین متفاوتاند. آنها به خواندن مجلههایی در مطب دندان پزشکی راضی نخواهند شد. بچههای دوران جدید میخواهند سرگرم شوند و یک مجلهی قدیمی از عهدهی چنین کاری بر نخواهد آمد.
هیچ چیز بدتر از این نیست که مجبور باشید صبر کنید و کودکان هم به اندازهی بزرگترها صبور نیستند! به شما اطمینان میدهم در چنین شرایطی بازیها وقت کودکانتان و حتی وقت خودتان را پر میکنند! دفعهی بعدی که مجبور به ایستادن در یک صف هستید و یا در یک اتاق انتظار نشستهاید، با تلفن همراه خود یک بازی پازل را امتحان کنید. این بازیها جای مطالعهی کتاب را نمیگیرند اما کمک میکنند که ذهنتان را از طریق تشخیص الگو، واکنش سریع، تفکر راهبردی و حتی مقداری ریاضیات زنده و درگیر نگهدارید.
بازیها میتوانند اوقات مردهی شما را به زمانهای مناسبی برای تمرین دادن ذهن کنند. در آن زمان که مشغول بازی کردن هستید، ساعتها به سرعت دقایق سپری میشوند و شما میبینید که ذهنتان در این مدت به لطف جادوی بازیها به جای فکر کردن به وقت تلف شده، به دنبال رسیدن به مرحلهی بعدی در بازی بوده است و وقت مردهی شما دوباره زنده شده است.
کاهش اضطراب
به شکلی کنایهآمیز، نسل حاضر به عنوان مضطربترین نسل کودکان جهان در 50 سال گذشته شناخته میشوند. اما دلیل آن چیست؟ تکالیف درسی بیشتر، فشار بیشتر در گروههای همسالان، حریم خصوصی کمتر، نیازمندیهای بیشتر برای ورود به بازار کار (که اغلب شامل تجربهی کار خدماتی میشوند) و توقعات بیشتر برای موفقیت دانشگاهی، ورزشی و شغلی.
زندگی مدرن بعضی وقتها میتواند آنقدر آشفته باشد که توصیه به آسودهخاطری میتواند توصیهای غیرقابل دسترس تلقی شود. ما امروزه آسودهخاطر بودن واقعی را فقط در جزایر دور افتادهی اقیانوس آرام پیدا خواهیم کرد! آسودهخاطری در این دنیای شبکهای که ما در آن زندگی میکنیم، متاعی نایاب است.
پس از یک روز کاری، اکثر ما خسته و کمتحمّل هستیم. ممکن است ذهنمان دیگر رمقی برای فعالیت نداشته باشد و افکارمان از هر تلاشی برای قرارگرفتن در ترتیبی منطقی سرباز بزند. مثل این است که در یک هواپیما هیچ چیز درست کار نکند و مهندسان مسئول تعمیر دستگاهها هم همگی خواب باشند. در چنین شرایطی، همهی ما احتیاج داریم تا گوشهای بنشینیم و به شکلی اضطرابمان را کاهش دهیم.
کاهش اضطراب یعنی شل گرفتن اما رها نکردن. به جای انجام دادن تمرینهای تمرکز، یک بازی ساده و نقشآفرینی محور را امتحان کنید. به جای خوردن سبزیجات در مقابل تلویزیون، سعی کنید یک بازی رقابتی، چند دور مسابقه بدهید. فقط برای چند دقیقه به خودتان اجازه بدهید که در یک دنیای سادهتر و کمفشارتر شناور شوید.
اجتماعی شدن
ما همه موجوداتی اجتماعی هستیم. انسانها زمانی که تنها میشوند، به دنبال کسی میگردند که با او صحبت کنند یا خوش بگذرانند. این بخشی از ژنتیک ما است. تا پیش از هزاره سوم، بازیها چندان به برقرار کردن ارتباطات اجتماعی کمک نمیرساندند چرا که در یک جمع دو تا چهار نفره تنوع کمی وجود داشت. امّا با پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی و کنسولهای مدرنتری مثل Play Station 4 و Xbox One، رویای بازی آنلاین بالاخره برای صاحبان این کنسولها محقق شد. این بدان معنا بود که دیگر هیچ کس مجبور نخواهد بود که به تنهایی یا با عدهای محدود بازی کند. دوستان، دشمنان و رقبا دسترسپذیرتر شدند. و از همه مهمتر، کاربران میتوانستند درباره ویژگیهای بازی در حین و پس از آن با یکدیگر گفتگو کنند.
امروز، برقراری ارتباط اجتماعی یکی از مهمترین دلایلی است که افراد به خاطر آن بازی میکنند. اهمیت این عامل در بازیهای آنلاینی که تعداد زیادی از کابران همزمان در آنها به بازی کردن میپردازند، اولویت نخست را دارد. ممکن است یک نفر به یکی از این بازیها وارد شود صرفا یه این خاطر که میخواهد دوستانش را به صورت مجازی ملاقات کند و نه اینکه قصد بازی کردن داشته باشد. این تصویر دقیقا خلاف تصویر کلیشهای است رسانهها از یک «بازیکننده تنها» در مواجهه با بازیهای ویدئویی ارائه میکنند.
فرصتهای مغتنمی که والدین از لذت بازی فرزندان به دست میآورند
همهی موارد ذکر شده در قسمتهای قبلی این مقاله، کاکردها و فایدههای بسیار بیشتری از آنچه فکر میکردید به بازی بخشیدهاند. آن تصوّر قالبی که بازی را به عنوان یک وسیله صرفاً برای گذراندن زمان معرفی میکرد دیگر تطابقی با واقعیت ندارد. بازیها در عین اینکه کاربری سادهی خودشان را حفظ کرده اند، به پیچیدگی و عمق خودشان افزودهاند و همواره در حال تبدیل شدن یه یک نیروی فرهنگی قدرتمند هستند. اگر بازیها فقط مشتی ابزارآلات و اسباب بازی کودکانه بودند، امروز اینچنین مهم نمیشدند.
کودک شما بازی میکند زیرا او از همه یا اغلب ویژگیهایی که در این مجموعه از مقالات توضیح داده شد و بازیها دارای آن هستند لذت میبرد. آنها از دوره خردسالی خود یادگرفتهاند که چگونه از بهترین امکاناتی که بازیها میتوانند برای آنها فراهم کنند استفاده کنند. به همین دلیل ساده که در دورهی انفجار عظیم اطلاعات زاده شدهاند. شاید در نظر اول عجیب به نظر برسد اما ما امروزه به شکلی زندگی میکنیم که برای مردمانی که سی سال پیش زندگی میکردند بیشتر شبیه دنیاهای علمی-تخیلی است.
حالا که متوجه شدید که چرا همه ما بازی میکنیم، زمان آن رسیده که خودتان هم از تجربه آن لذت ببرید و با فرزندان خود همبازی شوید. هیچ چیز بیشتر از این کودکانتان را خوشحال نخواهد کرد که بتوانند بازی مورد علاقهشان را با شما به اشتراک بگذارند.
یک تذکر مهم
در زمینه همبازی شدن با فرزندان، بعضی از اشتباهات پیامدهای وحشتناکی را به دنبال خواهند داشت و بعضی دیگر اساساً هیچ پیامدی ندارند. سه مثال زیر، میتواند رابطهی شما با فرزندتان را بهبود بخشید یا نابود کند.
1- تبعیضآمیز رفتار نکنید. اگر کودکان در حالی که بزرگ میشوند این احساس را داشته باشند که با آنها به شکلی غیرمنصفانه رفتار میشود، هیچ وقت کاملاً به پدر و مادر خود اطمینان نخواهند کرد و در اعتماد کردن به دیگران هم مشکل خواهند داشت. همچنین آنها احترام کمتری برای والدین خود قائل خواهند شد و تلاش میکنند با فریب دادن آنها با خواستههای خود برسند.
2- بعضی والدین از فلسفهی «آن کاری را که به تو میگویم انجام بده نه آن کاری را که من انجام میدهم» استفاده میکنند که نتیجهی آن برای کودکان فاجعهبار است. کودکان نهایتاً متوجه رفتار ریاکارانه میشوند و دیگر به حرف شما گوش نخواهند داد و حتی از شما راهنمایی هم نمیخواهند. این کار همچنین موجب ایجاد بیاعتمادی کودک نسبت به همهی بزرگترها میشود چرا که او تصور میکند که مردم هیچ وقت مطابق آن چه صحبت میکنند رفتار نمیکنند به خصوص آنهایی که در موقعیت برتری نسبت به دیگران قرار دارند. بچهها به پدر و مادرهایی که به حرفهایشان عمل میکنند باور دارند و هیچ چیز برای آنها مطلوبتر از این نیست که بتوانند به والدینشان کاملا اعتماد کنند.
3- صرفاً فراهم کردن کنسولهای مختلف و بازیهاب متنوع برای کودکان به معنی این نیست که شما به وظایف تربیتی خود عمل کرده اید. حتی دادن جایزه برای ترغیب رفتارهای مثبت کودک به تنهایی میتواند به عنوان «رشوه دادن» توسط کودک تعبیر شود. هدایا جایزههای گرانبهایی هستند که شما به ازای دستاوردها و موفقیتهای فرزندتان به او میدهید نه وسیلهای برای تقویت میل بیمارکونهی فرزندتان به بازی کردن.
بازیهای ویدیویی نسخهای تکامل یافته از بازیهای فیزیکی و تختهای هستند؛ از ورزش گرفته تا شطرنج. آنها ابزارهای دنیای مدرناند. از قدرت آنها خردمندانه و نه خودخواهانه استفاده کنید و همیشه خیر کودک خود را مدنظر قرار دهید.