درباره اعتیاد به بازیهای دیجیتال (قسمت اول)
بازیهای دیجیتال یکی از محبوبترین (اگر نگوییم محبوبترین) شکلهای سرگرمی در ۲۰ سال اخیر بودهاند. به دلیل رشد روزافزون علوم رایانه، برنامهنویسی و پردازش گرافیکی، هر روز به جذابیت و تاثیرگذاری این صنعت افزوده میشود و مخاطبین بیشتری را در گروههای سنی، فرهنگی، اقتصادی یا جنسیتی متفاوت به خود جذب میکند. یکی از اتفاقات مهم صنعت بازیهای دیجیتال ارائه بازیهای به نسبت سادهتر روی گوشیهای هوشمند در ۱۰ سال اخیر بودهاست. استفاده از کنسولهایی مثل پلیاستیشن یا حتی رایانههای شخصی به دلیل هزینه زیاد و صرف وقت و انرژی بسیار برای صاحبانشان، استفاده از بازیها را برای گروه مخاطب خاصی محدود کردهبودند. اما با ارائه بازیهای موبایلی روی تلفنهای هوشمند (که طیف بسیار وسیعتری از مخاطبین غیرحرفهای را درگیر میکند) با موج انفجاری مخاطبین این صنعت همراه بودهایم.
اما سوالی که حتما مطرح میشود این است که حال که بازیهای دیجیتال انقدر پرمخاطب و محبوب هستند، رفتار صحیح در مقابل آنها چیست؟ آیا باید آنها را به کلی انکار کنیم و روی تاثیرات منفی آنها متمرکز شویم؟ آیا باید آنها را به عنوان فرمی متعالی از هنر و سرگرمی بشناسیم و روی تاثیرات مثبت آنها تمرکز کنیم؟ طبیعتا راهی میانه پاسخ بهتری میدهد. بازیها نه آنقدری بد هستند که بعضی پدر و مادرها فکر میکنند و نه آنقدر بیآزار و معصوم که بعضی از گیمرها تلقی میکنند. باید توجه داشت که در رفتن این راه میانه در شناخت بازیها، میزان مصرف هم عامل مهمی است. در این مقاله تمرکز مباحث بر همین عامل تعیینکننده است.
آیا اینکه فرزند ما روزی ۵-۶ ساعت صرف بازی Dota در محیط آنلاین میکند طبیعی است؟ میتوانیم خوشحال باشیم که او سرگرمی محبوبش را پیدا کرده و از ناراحتی نجات یافتهاست؟ آیا وقتی نصف پولتوجیبی فرزندمان خرج پرداختهای درونبرنامهای بازی استراتژیکی مثل Clash of clans میشود، میتوانیم سینه سپر کنیم و بگوییم پولش را هدر نمیدهد؟ در مقابل آیا هفتهای ۴-۵ ساعت بازی با پلیاستیشن یا کامپیوتر شخصی فرزندمان را از اهدافش دور میکند؟ آیا فرزند گیمر ما که روزی یکی دو ساعت بازی را به میهمانیها و دورهمیهای خانوادگی ترجیح میدهد، به بازیهای دیجیتال معتاد شدهاست؟ اساسا اعتیاد به بازی به چه معناست؟
تعریف اعتیاد به بازی:
در استفاده از واژه اعتیاد باید بسیار بهوش و مراقب باشیم. هر علاقه مکرر و رفتار عادتی را نمیتوان با لفظ اعتیاد شناخت. در دایرهالمعارف نابهنجاریهای روانشناختی که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) منتشر میشود و دفترچه DSM نام دارد، هر رفتار اعتیادی با دو شرط ضروری معرفی میشود:
۱.وابستگی و اثر ترک: وابستگی و اثر ترک به این معناست که فرد به رفتار مورد نظر (استفاده از یک ماده مخدر، سیگار، استفاده از اینترنت، بازی و ...) وابسته شدهاست. اما وابستگی چه معنایی دارد؟ وابستگی از نظر علمی یک تعریف بیشتر ندارد و آن هم اثر ترک است. درصورتیکه فرد رفتار موردنظر را ترک کند، با تاثیرات جانبی ترک روبهرو میشود. خلقش آشفته میشود. اعصابش به هم میریزد و ریتم طبیعی زندگیاش دستخوش افت و تغییر میشود. کلافگی، افسردگی، تنش عصبی و لذتنبردن از روزمره از عادیترین اثرات ترک هستند.
۲.سندرم تحمل: بدن و ذهن ما در مقابل هر اعتیادی تحمل نشان میدهد. برای معتادان به مواد مخدر بعد از چندین بار مصرف، دوز مصرفی قبلی دیگر لذتبخش نیست و آنها مجبورند برای تجربه لذتی مشابه با دفعات قبل، میزان مصرفشان را بالا ببرند. به این پدیده سندرم تحمل (Tolerance Syndrome) گفته میشود. در مورد بازی یا استفاده از اینترنت، ممکن است وابستگی و اعتیاد با روزی یک ساعت شروع بشود. اما وقتی ذهن به فضای موردنظر منحرف شد، دیگر یک ساعت لذت همیشگی را ایجاد نمیکند. فرد باید خود را در محیط بازی غرق کند تا دوباره لذت ببرد. پس میزان ساعات مواجهه بیشتر و بیشتر میشود.
بنابراین به این نکته توجه داشته باشید که صرف بازی کردن فرزندمان به معنای اعتیاد به بازی نیست. اعتیاد تعریف علمی دارد: وابستگی، اثرات ترک بازی و سندرم تحمل باید حتما در فرد موردنظر ما وجود داشتهباشند تا بتوانیم به برچسب «اعتیاد» در مورد او بیاندیشیم.
با ذکر یک مثال موضوع را مشخصتر کنیم: پرهام در تعطیلات آخر هفته خود ۵-۶ ساعت صرف بازی با پلیاستیشن میکند. در روزهای مدرسه که تکالیف زیادی برای انجام دادن دارد به سراغ پلیاستیشن نمیرود و نمراتش تحسینبرانگیز است. به خصوص در درس ریاضی که استعداد خارقالعادهای از خود نشان میدهد. پرهام درونگراست و انجام بازی کامپیوتری یا تماشای فیلم را به مهمانیهای شلوغ خانوادگی ترجیح میدهد. روال هفتگی چند ساعت انجام بازی را پرهام در کل دوران راهنمایی داشتهاست و ساعات بازی خود را بیشتر نکرده است. آيا پرهام به بازیهای کامپیوتری معتاد است؟ قطعا نه. پرهام نشان دادهاست که به انجام بازیهای دیجیتال هیچ وابستگی روحی ندارد. چراکه میتواند در طول روزهای مدرسه با اعصاب و روان آرام و متمرکز به درسهایش بپردازد. اینکه آخر هفته که اوقات فراغت او محسوب میشود را صرف انجام بازیهای دیجیتال کردهاست به هیچوجه نشاندهنده اعتیاد یا وابستگی نیست. بلکه فقط روحیه و علاقه خاص او را نشان میدهد. پرهام هرگاه ضرورت داشتهباشد میتواند از انجام بازی دست بکشد. نکته مهم دیگر این است که رفتار بازی پرهام سندرم تحمل را نشان ندادهاست. چراکه در طول سالیانی که از گیمر بودن او میگذرد توانسته با حفظ ساعات محدود بازیکردن، رفتار خود را مدیریت کند تا به درسها و وظایف دیگرش لطمهای وارد نکند.
دقت کنیم که ساعات حتی زیاد پرداختن به بازیهای دیجیتال نشاندهنده اعتیاد به بازی نیست. ممکن است تعطیلاتمان را به شکل افراطی پای کامپیوتر بنشینیم و Dota بازی کنیم. یا با موبایل اندرویدی خود با دوستانمان Pubg بزنیم. آیا ما معتادیم؟ نه. مادامیکه میتوانیم روی رفتار بازیکردن خود کنترل داشتهباشیم: یعنی هر وقت خواستیم به اراده خودمان آنرا قطع کنیم و درصورت قطع دچار اثرات ترک یعنی تنش عصبی، بیحوصلگی، کسلی و افسردگی نشویم مشکلی نداریم.
حتی گیمرهای سنگین (Heavy Gamers) را نباید معتاد به حساب آورد. ممکن است عادت زندگی فردی در بزرگسالی این باشد که روزی ۳-۴ ساعت پای کامپیوتر بنشیند و بازی کند. حتی خیلیها از بازیکردن کسب درآمد میکنند ! آنها معتادند ؟ نه ! آنها یک عادت کنترلشده دارند که از علاقه آنها به بازیهای دیجیتال سرچشمه میگیرد. و هرگاه بخواهند میتوانند جلوی رفتار خود را بگیرند و بازی نکنند.
پس تعریف اعتیاد را به نمونههایی محدود کنیم که واقعا در خطر هستند و رفتار بازیکردن باعث توقف رشد آنها در سایر حوزههای جدی زندگی روزمره مثل کار، کسب درآمد، تحصیل و بهداشت روزمره میشود. بدیهی است انجام افراطی بازیهای دیجیتال سبب تمایل به درونگرا شدن، دوری از جمعهای دوستی و خانوادگی و انزوای اجتماعی میگردد. اما حتی این موارد را نیز نباید تحت عنوان اعتیاد به بازی مطالعه کرد. اعتیاد به بازی لغت بسیار تخصصی و روانشناختی است که فقط به مواردی اطلاق میشود که در تعریف دوبندی اعتیاد میگنجند.