مروری بر اشکال مختلف ناهنجاری دینی در بازیهای رایانهای
هنجار در جوامع ریشه در ارزشها و مطلوبات جامعه دارد و ناهنجاری در واقع تخطی افراد و گروهها از این ارزشهاست که به صورت قوانین نانوشتهای در عرف جامعه جریان دارند. بنابراین ناهنجاری دینی را میتوان حرف یا رفتاری برخلاف دین مورد پذیرش یک جامعه در نظر گرفت که مشخصا در کشور ایران، ادیان توحیدی هستند.
از آنجایی که بازیهای رایانهای یک رسانه هستند و ظرفیت بسیاری برای پیامرسانی و انتقال مفاهیم دارند و به این طریق اثرگذاری عمیقی بر بازیکن دارند، وجود چنین محتواهایی در بازیهای رایانهای حداقل برای بخشی از جامعه حساسیت برانگیز است. به همین خاطر در ادامه، اشکال مختلف ناهنجاری دینی که بازیهای رایانهای وجود دارند اشاره میکنیم تا خانوادههایی که چنین موارد برایشان مهم است، آگاهی بیشتری داشته باشند.
پایینترین سطح که در اکثر بازیهای رایانهای شاهدش هستیم، این است که اشارهای به خدای متعال نشده و معمولا دنیایی فاقد خدا و عمل مذهبی را شاهد هستیم. استمرار بازیهای رایانهای ممکن است نقش خدا را از ذهن بازیکن حذف کند. به همین خاطر، لازم است در دنیای واقعی در مورد نشانهها و دلایل وجود خدای یگانه با بازیکن صحبت شود و به بهانهها و با روشهای مختلف به او یادآوری شود.
در گروه بعدی، بازیهای رایانهای، مقدسات ادیان الهی را نقض کند و این نقض را عادی یا حتی مثبت بازنمایی کند. برای مثال حرمت زمان و مکان مقدس مثل مسجد یا کلیسا یا عبادت در بازی شکسته شود. برای مثال در یکی از نسخههای بازی کیش یک آدمکش ( Assassin's Creed ) بازیکن هنگام انجام یک مراسم عبادی وارد کلیسا شده و بیتوجه، به انجام ماموریت خود میپردازد.
دستهی بعدی که معمولا در بازیهای رایانهای شاهد آن هستیم، توهین و هتک حرمت به نمادها و شعائر ادیان الهیست. مخصوصا اگر این بازیکن در روند بازی مجبور باشد به آنها توهین کند یا مورد غضب و بیمهری قرار دهد. برای مثال در یکی از نسخههای بازی فراخوانی به خدمت (Call of duty) بازیکن ماموریت پیدا میکند مساجد و اماکن اسلامی را به خاطر اینکه پایگاه دشمن تروریست هستند تماما نابود کند.
در دسته بعدی باید به این نکته توجه کنیم که بازی اخلاقیات الهی که مورد تاکید ادیان توحیدی هستند را نقض کند. برای مثال دزدی، دروغ، فحاشی، تهمت، روابط نامشروع و مانند اینها را در بازی نمایش دهد یا حتی مورد قبول و تحسین قرار دهد یا از آن شدیدتر، بازیکن برای پیشبرد بازی مجبور باشد تا دست به چنین اعمالی بزند.
نکتهی مهمی که خانوادهها باید به آن توجه کنند این است که نحوه طراحی شخصیتها، به خصوص شخصیت زنان در بازی، یکی از ابزارهاییست که بازیسازان، برای جذب بازیکن به کار میگیرند. بنابراین بخشی از مواردی که در این دسته قرار میگیرند، متاسفانه با این شیوه از سوءاستفاده ابزاری از طراحی شخصیتهای زن در تولید بازی در دنیا پیوند خوردهاند.
دسته بعدی، جاییست که بازی رسما شمشیر را از رو میبندد و به طور کلی منکر خدای متعال شده و تاریخ مقدس را با توجیهات و تاریخ انحرافی دیگری جایگزین میکند. برای مثال سری بازی خدای جنگ (God of war) با استفاده و ارجاع به اساطیر نورس، دنیای متفاوتی را به تصویر کشیدند. در بازی سرنوشت (Destiny) نیز شاهد آن هستیم که عنصر موثر بر جان و جهان نه خدای یگانه بلکه یک منبع نور است. در سری بازی کیش یک آدمکش ( Assassin's Creed ) نیز خدای یگانه به طور کلی نفی شده و پیامبران دروغگویانی خطاب میشوند که به واسطه دسترسی به تکنولوژیهای بازمانده از تمدن پیشین، انسانها را فریب میدادند. از جمله دیالوگهای این بازی این است که موسی دریا را نشکافت و عیسی مردهای زنده نکرد!
اساطیر و افسانهها زمینههای خوبی برای ساختن دنیای بازیهای رایانهای هستند که معمولا با ارجاعات این چنینی، بر خلاف ادیان توحیدی محتواهایی را به بازیکن منتقل میکند. با این حال آنچه که برای بازیساز مهم است، ساختن دنیایی جذاب برای جذب حداکثری مخاطبین است. در موارد متعددی نیز، ترکیب افسانهها، اساطیر و روایتهای مقدس، شکلی دگردیسی شده از مفاهیم و موضوعات قدسی نظیر فرشتگان، وحی، موجودات غیبی، مقربان درگاه الهی و پیامبران را به بازیکنان ارائه میکند که دستکم ارتباط صحیحی با متون و عقاید دینی و منابع دست اول مورد وثوق ادیان توحیدی ندارد.
در این متن صرفا تلاش شد تا اشکالی از ناهنجاری دینی را که معمولا در بازیهای رایانهای شاهدش هستیم، معرفی کنیم تا بازیکنان و خانوادههایی که این موارد برای آنها مهم است، آگاهی بیشتری داشته باشند و قبل از آنکه بازی برای فرزند خود تهیه کنند، در مورد آن تحقیق کنند و اگر لازم است در مورد برخی نکات با فرزندان خود گفت و گو کنند یا از مشاوره تخصصی کمک بگیرند.