Stonefly

در بازی «Stonefly» شخصیت اصلی داستان دختری است که با سن و سال کمی که دارد اما مخترع بسیار هوشمندی است. دختری که در مکانیکی پدر خود کار میکند و ربات ها را تعمیر میکند. بازی دارای گیم پلی اکشن و ماجراجویانه است. فضای بازی جنگلی را به تصویر میکشد که مملو از گیاهان و درختان سرسبز، باتلاق ها، گل های خاردار و سایبان های برگی بزرگ است. در دنیای بازی، انسانها و حشرات در کنار یکدیگر تکامل پیدا کردهاند و روش زندگی در کنار یکدیگر را آموخته‌اند.
بازی از جایی آغاز میشود که آنیکا تصمیم میگیرد برای پیدا کردن میراث خانوادگی خود سوار ربات دست ساز خود شده و ماجراجویی خود را آغاز کند.
موانع و دشمنان شما برای رسیدن به هدف حشراتی هستند که از مکانیزم‌های مختلفی برای مبارزه مثل: پرتاب سم، نیش زدن و ... استفاده میکنند و باید ربات خود را نسبت به نوع سیستم هجومی آنها به گونه ای طراحی کنید تا بتوانید با ضربه زدن، آنها را به پشت برگردانید و از ارتفاع به اعماق جنگل پرتاب کنید. آیتم‌های زیادی در داخل بازی در مناطق مختلف برایتان قرار داده شده است که بعد از پاکسازی آن قسمت از حشرات مزاحم میتوانید آنها را بدست بیاورید و برای بالا بردن توانایی های خود به کار بگیرید. شما باید به وسیله منابعی که بدست می آورید، ربات خود را ارتقا دهید. دست شما در شخصی سازی و ساخت ربات بسیار باز است و میتوانید از خلاقیت خود استفاده کنید و در موقعیت های مختلف، آن بخشی هایی از ربات که به نظرتان بیشتر به کار می آید، فعال کنید. برای ساخت قطعات مکانیکی باید به دنبال مواد معدنی بگردید که به وفور در بازی قرار داده شده. مکانیزم حرکتی ربات شما باد است و شما از نیروی باد برای حرکت در بین شاخ و برگ بزرگ این درختان غول پیکر استفاده میکنید.
در بازی گروه های دیگری مثل شما وجود دارند که در محیط بازی در حال پرسه زدن هستند و به دنبال منابع ارزشمند میگردند، شما میتوانید با آنها رابطه برقرار کرده و کمک بگیرید. خشونت بازی پایین است و تنها در حد مبارزه با حشرات و پرتاب کردن آنها به اعماق جنگل میباشد.
بازی بسیار زیبا و دلنشین و پر از رنگ های زنده است که شبیه تابلوهای نقاشی‌اند و از گرافیک و موسیقی دلنشینی هم برخوردار است. یکی از نقاط ضعف بازی این است که با وجود دیالوگ بین شخصیت های بازی، هیچگونه صوتی برای این مکالمات قرار داده نشده و شما باید برای فهمیدن داستان بازی، دیالوگ های نوشتاری که در تصویر بالای سر هر شخصیت ظاهر می شود، بخوانید که مقداری آزار دهنده است و جای خالی مکالمه صوتی کاملا حس میشود.
در آخر بازی زمانی که شما ربات قدیمی پدرتان را پیدا کرده و تصمیم دارید سوار بر آن به خانه بازگردید و پدرتان را خوشحال سازید، یک حشره عظیم الجثه به شما حمله میکند و ربات شما را به اعماق جنگل پرتاب میکند. شما که از این اتفاق جان سالم به در برده اید، متوجه حضور دوستان شخصیت بازی در آنجا میشوید که ربات جنگی بازی را برای آنیکا آورده و شما بعد از سوار شدن در ربات و مبارزه طولانی، حشره بزرگ را شکست داده و به رسم همیشگی این بازی آن را به اعماق جنگل پرتاب میکنید و با دستان خالی اما پیروز و همچنین با پیدا کردن دوستانی خوب به خانه باز میگردید.