Life is Strange 2 (زندگی عجیب است 2)
- پلتفرم:Xbox one,Ps4,Mac,Windows
- سبک:ماجرایی - نقشآفرینی - درام تعاملی
- فضای بازی:جنایی,بزرگسال
- مدل درآمدی:کاملاً پولی (پریمیوم)
- تولید:Dontnod Entertainment
- وضعیت شبکه:آفلاین
- جنسیت مناسب برای این بازی:پسر پسند
- موضوع بازی:اخلاق,فرهنگ
- پشتیبانی از زبان فارسی:کاملا بیگانه
- تناسب تبلیغات بازی با محتوای بازی و سن بازیکن:تبلیغات ندارد
- محتوای بازی:دوستی,حیوانات درنده,خانواده
مخاطبین این بازی باید بدانند
«زندگی عجیب است 2» درواقع بعد از عناوین Life is Strange و Life is Strange: Before the storm سومین عنوان رسمی این مجموعه به حساب میآید. این بار بر خلاف عناوین قبلی شخصیتهای اصلی داستان پسر هستند. این بازی به شکل اپیزودیک (سریالی) منتشر میشود و کاربرانی که مجموعه را خریداری کنند، بعد از اتمام هر قسمت میتوانند قسمت بعدی را روی دستگاهشان دانلود و بازی کنند.
«لایف ایز استرنج» عنوانی است که سبک ماجراجویی گرافیکی را به سبک «رمان تعاملی» پیوند میزند. مشابه بازیهای دیگر سبک رمان تعاملی (Interactive Novel) کاربر در نقش قهرمان بازی در پیشبرد سناریو موثر است. درواقع متمایزترین ویژگی «لایف ایز استرنج» نیز همین است. تصمیماتی که شما به عنوان کاربر در نقش قهرمان بازی میگیرید تا حد زیادی روی پیشبرد سناریو موثر است. شما باید انتخاب کنید که در هر موقعیتی چه احساسی داشتهباشید، عصبانی باشید یا آرام، چه بگویید و بین گزینههای جایگزین متفاوت چه انتخابی بکنید. انتخابهای شما شخصیت قهرمان بازی را خواهد ساخت و روی چگونگی پیشبرد سناریو و پایانبندی تاثیر مستقیم دارد.
کاربرها کنترل یک نوجوان آمریکایی-مکزیکی به نام «شان دیاز» را بر عهده خواهند داشت که بعد از یک درگیری پیشبینینشده، پدرش را از دست میدهد و علاوه بر انفجار خانهشان، یک افسر پلیس هم در این درگیری کشته میشود. شان که خانه کنونیشان را بعد از این حادثه محلی برای زندگی نمیبیند، دست برادر کوچکش دنیل را میگیرد و از سیاتل میگریزد. شان و دنیل مجبورند در جادهها و محیطهای طبیعی خطرناک کمپ بزنند و در انتظار حمله گرگها و خرسها شبها را سپری کنند. بعدها مشخص میشود دلیل انفجار خانه در حین درگیری، تواناییهای ذهنی فوق طبیعی دنیل (Telekinetic Abilities) بوده است که در هنگام عصبانیت از توهین یکی از قلدرهای محل به شان و پدرش فعال شدهاست...
بازی مشابه عنوانهای پیشین در این مجموعه از «روایت شاخهدرختی» استفاده میکند. بازی برای هر دیالوگ به کاربر حق انتخاب میدهد و هر انتخاب شاخه جدیدی از دیالوگها را برای کاراکترهای مقابل باز میکند. بنابراین سیر گفتوگوها و حوادث بازی تا حدودی تحت کنترل کاربر است.
موسیقی بازی همانند نسخههای قبلی بسیار عالی کار شده و جوایز گوناگونی را دریافت کردهاست. موزیک فولک با محوریت ریتمهای گیتار الکتریک Syd Matters برای حالوهوای تینیجری و آمریکایی بازی کاملا هارمونی دارد. بازی از نظر بصری بهتر از نسخههای پیشین است و به دلیل فرار دو برادر به محیطهای طبیعی پیرامون سیاتل و شهرهای دیگر آمریکا، شاهد محیطهای متنوع و طبیعی بسیار زیبایی در بازی هستیم که البته بیشتر تم کارتونی دارد تا تم واقعگرایانه.
همانند سایر بازیهای سبک تعاملی، ماموریت کاربر در جهان بازی هیچگاه به صراحت بیان نمیشود. با این حال طراحی خوب و دقیق مراحل بازی (Level Design) باعث شده تا هیچگاه در محیط بازی گیج نشوید و همیشه بتوانید راه خود را پیدا کنید.
برای پیشبرد بازی لازم است به کاراکترهای غیرقابل بازی (NPC ها) یا آبجکتهای مختلف در محیط بازی نزدیک شوید و با استفاده از دکمه مربوط به تعامل، با آنها به تعامل بپردازید. معمولا برای هر آبجکت یا NPC چندین گزینه برای تعامل وجود دارد. مثلا میتوانید آنرا بردارید، روی آن اثر بگذارید یا آنرا سر جایش بگذارید. البته در حین این کارها معمولا یک ماموریت عمده هم دارید که در صفحه Pause بازی به شکل اهدافی که هنوز به انجام نرسانیدهاید به شما نشان داده میشود.
همانند بازی WalkingDead شرکت Telltale ، انتخابهای شما در نقش شان روی کاراکتر دنیل عمیقا تاثیرگذار است. عصبانیتهای بیمورد شما، دروغگویی یا گفتن حقیقت و پنهانکاری، همه و همه میتوانند روی شخصیت دنیل تاثیر بگذارند.
دو نقطه ضعف این شماره از بازی به نسبت شمارههای قبلی بازی عبارتند از : ۱.صوری و ظاهری بودن دیالوگهای درختی. درست است که تصمیمات شما روی آینده سناریوی بازی تاثیر میگذارند، اما متاسفانه (و بر خلاف نسخههای قبلی بازی) این تاثیرات مقطعی هستند و در نهایت به یک گره واحد ختم میشوند. بازی پایانبندیهای متعدد اما محدودی دارد که شاید تفاوت محسوس و چشمگیری با یکدیگر نداشتهباشند. ۲.در نسخههای قبلی علاوه بر مکانیک انتخاب کنش، با مکانیکهای دیگری مثل تغییر زمان نیز مواجه بودیم. اما در این شماره از بازی مکانیک خلاقانه دیگری به بازی اضافه نشدهاست و انتخاب کنش هم بعد از مدتی برایتان کسلکننده و تکراری خواهدشد.
کیفیت فنی از نظر گرافیکی و مخصوصا صوتی کاملا قابل قبول است. موسیقی بازی سعی میکند نقاط ضعف آنرا بپوشاند. مکانیکها محدود به انتخاب کنش و تعامل با محیط هستند و خستهکننده میشوند. قاببندی و رنگپردازی نیمهکارتونی بازی قرابت و هارمونی خوبی با داستان روایتشده دارد و دلچسب است.
از نظر کیفیت سرگرمسازی وضعیت بازی خیلی خوب نیست. با اینکه روایت و شخصیتپردازیها آنقدر دقیق و کارشدهاست که دوست دارید تا آخر قصه شان و دنیل را بشنوید، اما بازی بیشتر به سمت تبدیل شدن به «فیلم» حرکت کردهاست. چراکه مکانیکها جذابیت لازم برای «بازیکردن» را دارا نیستند و فقط ابزاری هستند در دست کارگردان برای روایت قصهای که میخواهد تعریف کند.
نقطه قوت بازی در این بخش تاثیرگذاری برادر بزرگتر (و کلا نماد والد) بر شکلگیری انسان است که به شکل دقیقی توصیف شدهاست و میتواند آثار تربیتی مثبتی داشتهباشد. متاسفانه چالشهای بازی در جهت ارتقاء مهارت کاربر حرکت نمیکنند و فقط در خدمت تعریف کردن قصه هستند.
مخصوص والدین
بازی از نظر روانشناختی یک اثر کاملا واقعگرایانه به حساب میآید و بدون سانسور، دغدغهها و ذهنیت نوجوانان آمریکایی را به تصویر میکشد. کینه، نفرت، انتقام و حسادت از جمله احساسات منفی کاراکترهای بازی هستند و عشق، وفاداری و فداکاری نیز به کرات در اتفاقهای بازی نشان داده میشوند. بازی از نوعی گویش زبانی بزرگسالانه همراه با الفاظ رکیک و کوچهبازاری استفاده میکند. همچنین در روند پیشبرد بازی، اعمال اقدامات خشونتآمیز، ارائه نمایش فاخر از مصرف مواد مخدر و سیگار و نیز اشارههایی به مسائل جنسی وجود دارد که انجام این بازی را برای کاربران کمتر از 18 سال نامناسب میسازد.
دغدغه اصلی بازی نژادپرستی و در نقد تفکرات تعصبآمیز جامعه محافظهکار آمریکا و طرفدار دونالد ترامپ است که برخورد بدی با مهاجرین، مخصوصا مکزیکیها دارد. با همین رویکرد است که سرگذشت دردناک شان و دنیل به دلیل ناهماهنگی بافت اجتماعی آنها با محیط آمریکا که در یکی از پایانبندیهای بازی از شخصیت دنیل یک مجرم میسازد.
شخصیتپردازی بازی پیرامون شان و دنیل میچرخد و رابطه این دو برادر را بسیار خوب به تصویر کشیدهاست. بازی مسأله نژادپرستی را مطرح میکند و توهین نژادپرستانه قلدر محله به شان و پدرش است که عامل جرقهزننده درگیری و مصائب این دو برادر میشود. شان به عنوان برادر بزرگتر نقش خود را به خوبی در حمایت دنیل ایفا میکند و تقریبا از هیچ چیز در راه کمک به دنیل برای سپری کردن مشکلاتشان رویگردان نیست.
روابط دو برادر در بستر گیمپلی تعاملی بازی و به ویژه تأثیرات برادر بزرگتر بر تربیت برادر کوچکتر به خوبی از آب در آمده است. مثلا در نقطهای از بازی دنیل از شان شکلات میخواهد و کمی بعدتر آن شکلات را در یک اتومبیل پارک شده پیدا میکند و از شان میپرسد آیا برداشتن این شکلات دزدی محسوب میشود و کار بدی است یا نه. شما در نقش شان میتوانید دنیل را از این کار منع کنید و یا حتی او را تشویق به برداشتن شکلات کنید. نتیجه همین تصمیم ساده در اپیزود چهار بازی خود را نشان میدهد. هنگامیکه دنیل امکان انجام یک دزدی واقعی را دارد و از تجربهای که شما در نقش شان، به او دادهاید درس میگیرد.