Don't Starve: Pocket Edition (از گرسنگی نمیر: نسخه جیبی)
- پلتفرم:Android,Ios,Ps3,Ps4,Nintendo,Windows
- سبک:استراتژی - نقشآفرینی
- فضای بازی:طبیعت,بقا و وحشت,بقا,کسب و کار,جهان باز
- مدل درآمدی:کاملاً پولی (پریمیوم)
- تولید:Klei Entertainment
- وضعیت شبکه:آفلاین
- جنسیت مناسب برای این بازی:پسر پسند
- موضوع بازی:اخلاق,فرهنگ
- پشتیبانی از زبان فارسی:بخشی فارسی
- تناسب تبلیغات بازی با محتوای بازی و سن بازیکن:تبلیغات ندارد
- محتوای بازی:بازنده,هیولاها,حیوانات درنده,کشاورزی
مخاطبین این بازی باید بدانند
بازی «Don't Starve» یک بازی جهان باز با ترکیبی از سبک استراتژی و تلاش برای بقا (survival) است که در آن بازیکن سعی می کنند تا زمانی که ممکن است در یک دنیای خیالی زنده بمانند. بازیکن در محیط کاوش می کنند و منابع را برای پرورش غذا، ایجاد ابزار و ساخت لباس و سرپناه جمع می کنند.
بازیکن برای شکار طعمه ها و دفاع در برابر هیولاهای خیالی بازی (به عنوان مثال عنکبوت های غولپیکر و سایهها) تله ها و سلاح هایی میسازد و از آنها استفاده میکند. روند بازی تقریبا دشوار است و بازیکن باید برای تصمیم های خود برنامهریزی کند.
به عنوان مثال بازیکن باید دقت داشته باشد که همیشه غذا برای زنده ماندن به همراه داشته باشد و یا در هنگام شب بتواند با استفاده از منابعی که جمعآوری کرده، آتشی برای جلوگیری از حمله موجودات وحشی روشن کند. بازیکن در روند بازی ممکن است مریض شود و یا از گرسنگی بمیرد. از این رو ماموریت اصلی در بازی زنده ماندن در روزهای متوالی است.
بازیکن به تدریج و با استفاده از جمعآوری منابع، میتواند وسایل بهتری ساخته و شروع به جمعآوری منابع بهتری کند. از آنجایی که بازیکن در شروع بازی هیچگونه ابزار و منابعی به همراه ندارد، روزهای اولیه در بازی دشوار است ولی به تدریج بازیکن به درکی از ملزونات بازی رسیده و به سمت پیشرفت حرکت میکند.
انجام و موفقیت بازی نیازمند رویکرد استراتژیک و مقداری برنامهریزی است و بازیکن برای پیشرفت در بازی باید حوصله به خرج دهد.
مخصوص والدین
این بازی، برای کودکان کمتر از 12 سال توصیه نمیشود. جلوههایی در بازی وجود دارد که ممکن است برای کودکان بیش از اندازه تاریک و اضطرابآور باشد. بازیکن با چیدن میوهها، به دستآوردن غذا، جمع آوری سنگ و چوب، آتش روشن کردن و ساخت ابزارهای مختلف، روزها را در جهان بازی، که جهانی رازآلود و در عین حال بیرحم است سپری میکند. در بازی خون و خونریزی نمایش داده نمیشود اما بازیکنان گاهی اوقات با موجودات ترسناک مختلف در دنیای بازی مواجه میشوند که ممکن است موجب کشته شدن آنان به صورت مکرر در بازی شود.
در بازی موجودات خیالی و ترسناک متعددی وجود دارند که هریک به نوعی قصد کشتن بازیکن را دارند. همچنین شبها خطرناکترین زمان در بازی به شمار میروند که اگر بازیکن موفق به ایجاد یک آتش و روشن نگه داشتن آن در طول شب نشود، پس از تاریکی کامل صفحه نمایش، با صداهای مرموز و نسبتا ترسناکی کشته خواهد شد.
از سوی دیگر برخی قارچ ها در بازی را میتوان به صورت خام و یا پخته، برای گرسنگی مصرف کرد اما در عین حال برخی از این قارچها سمی هستند که ممکن است شخصیت بازی را دچار توهمات کند که برروی مغز او (داخل بازی) تاثیر میگذارد.
اصلیترین مسئله در بازی، زنده ماندن است از این رو بازیکن باید همیشه مقداری غذا به همراه داشته باشد. این غذا میتواند از گیاهان و سبزیجات در بازی (بازیکن میتوان دبا پیشرفت در بازی مزرعههای متعدد خود را داشته باشد) و یا با شکار حیوانات دیگر به دست آید. برای شکار موجودات زنده دیگر، بازیکن میتواند از سلاحها و تلههای ساخته شده در روند بازی استفاده کند.
نمادهای مختلف و غیرعادی
بازیکن در روند بازی با می تواند با محرابها، سنگ قبرها، علامتها و آیتمهایی روبرو شوند که اغلب دارای توضیحات مفهومی نیستند و وجود آنها برای بازیکن سوال برانگیز است. حتی در بازی سرهای بریده شده شخصیت های ترکیب شده از خوک و انسان را نشان می دهد که به نیزهها آویخته شدهاند.
زمینههایی برای گفتگو با فرزندان
بازیکن در جهان این بازی تنها و آسیبپذیر است و باید با اتکا به کسب تجربه و افزایش آگاهی از محیط پیرامون خود (جهان باز و پر رمز و راز بازی) زنده بماند. بازی «از گرسنگی نمیر»، یک بازی در ستایش دانش و قدرت است. دو عاملی که سیطره انسان بر طبیعت را تثبیت کرده است. در جهان این بازی، کسب دانش از فواید و کارکردهای عناصر مختلف موجود در جهان و استفاده از آنها برای قوی تر شدن و کاهش دادن سطح آسیبپذیری، اهمیت حیاتی دارد. بازیکن اگر در شناسایی جهان بازی کم کاری کند و در عمل به آگاهیهایی که کسب میکند سهلانگاری کند، با چهره سختگیر و بیرحم جهانی که در آن تلاش برای بقا دارد مواجه میشود (تاریکی، موجودات درنده،...). او در جهان بازی یاد می گیرد، همیشه باید وسیله ای برای ایجاد روشنایی در تاریکی شب به همراه داشته باشد؛ مقداری آذوقه برای تأمین انرژی بدن خود همراه داشته باشد؛ ابزارها و سرپناههای مناسبی برای خود بسازد. در صورتی که این آموزهها را به کار بندد به تدریج قویتر میشود و توانمندی بیشتری برای مواجهه با تهدیدهای جهان بزرگ و ناشناخته خود پیدا میکند.
در صورتی که فرزند شما به این بازی پرداخته باشد میتوانید در این باره با او به گفتگو بپردازید که کسب دانش و آگاهی در جهان واقعی، چطور می تواند به نیرومندتر شدن بیانجامد؟ آیا هدف نهایی از قدرتمند شدن، در جهان واقعی، می تواند صرفاً "زنده ماندن" باشد؟ بعد از قوی شدن، باید به دنبال چه بود؟ زندگی در دنیای واقعی که یک جهان اجتماعی شده امروزی و مبتنی بر روابط انسانی است، چه تفاوتی با دوام آوردن در مواجهه با نیروهای طبیعی دارد که انسان های اولیه آن را تجربه کرده اند؟ آیا جهان اجتماعی شده، در مقایسه با جهان طبیعی با نیروهای ناشناخته و رام نشدنیاش، پر خطرتر است یا کم خطرتر؟ خطرات یک جهان اجتماعی شده، تحت چه شرایطی کمتر میشود؟ در شرایطی که هر فرد صرفاً به فکر منافع شخصی خود باشد یا در شرایطی که انسانها روحیه تعاون و یاریگری داشته باشند؟
روند پیشبرد این بازی، اگرچه استقلال، برنامهریزی و کسب دانش را با قوی شدن و امکان ایجاد تغییرهای بزرگتر در جهان بازی تشویق میکند، امّا نقض کردن چنین ارزشهای رفتاری را با مجازاتهایی تلخ پاسخ میدهد. این نظام پاداش و تنبیه، برتری و ترجیح اخلاق خودمحوربینی و منفعتجویی شخصی را به طور ضمنی به بازیکن القا میکند؛ به خصوص که هیچ هدفی والاتر از زنده ماندن در جهان بازی تعریف نشده است. با این وصف، در واقع قواعد و رویههای پیشبرد بازی در بردارنده پیامی شبیه به این است: «نسبت به جزئیات پیرامون خودت کسب دانش کن، دانش خود را به کار بگیر تا آسیبپذیری هایت را پوشش دهی، برنامه ریزی داشته باش تا قوی شوی، تا صرفاً بتوانی بیشتر دوام بیاوری و زنده بمانی!». این هدف نهایی محدود و حتی می توان گفت حیوانی!، ارزش و اهمیت والای کسب دانش، برنامه ریزی و قدرتمند بودن را فرو می کاهد. کاراکتر اصلی بازی، در واقع حیوان یا موجود زنده ای است که بر سایر موجودات زنده جهان بازی سر می شود و سلطه پیدا می کند. امّا هیچگاه به انسان به عنوان یک موجود اجتماعی و معنوی تبدیل نمی شود.