Her Story (داستان او)
- پلتفرم:Android,Ios,Mac,Windows
- سبک:معمایی - درام تعاملی
- فضای بازی:جنایی,درام,بزرگسال,معمایی
- مدل درآمدی:کاملاً پولی (پریمیوم)
- تولید:Sam Barlow
- وضعیت شبکه:آفلاین
- جنسیت مناسب برای این بازی:پسر پسند
- موضوع بازی:اخلاق
- پشتیبانی از زبان فارسی:کاملا بیگانه
- تناسب تبلیغات بازی با محتوای بازی و سن بازیکن:تبلیغات ندارد
- محتوای بازی:گفتگوی آزاد
- ناشر:Sam Barlow
مخاطبین این بازی باید بدانند
اگر به مجموعهی اطلاعات پلیسی مربوط به یک پرونده دسترسی داشته باشید چه چیز دستگیرتان میشود؟ آیا میتوانید ماجرا را درک کنید؟ آیا میتوانید این اطلاعات را کنار هم بچینید و واقعیت را کشف کنید؟ این چه تاثیری روی قضاوت شما دربارهی پرونده و اشخاص مرتبط با آن میگذارد؟ آیا میتوانید با مجرم همدردی کنید؟ آیا مجرم یک جامعهستیز است که باید از جامعه کنار گذاشته شود؟ یا دلیلی پشت کارهایی است که او انجام داده؟
«داستان او» بیش از آنکه یک بازی ساده باشد، یک بازی تعاملی سینمایی است. بازیکن با شروع بازی به صفحه نمایش یک رایانهی پلیس دسترسی پیدا میکند. در ابتدا یکی از نرمافزارها به طور خودکار باز میشود، نرمافزاری به نام L.O.G.I.C Database، یا پایگاه دادهی لوجیک. اما در زیر پنجرهی این نرمافزار چندین نرمافزار و فایل دیگر هم هستند.
یکی از این فایلها راهنمای استفاده از پایگاه داده است. پایگاه داده شامل 271 قطعهی ویدئویی از مصاحبه با مظنون یک جنایت است؛ متهم، مظنون اصلی یک پروندهی قتل است که هفت مرتبه درباره جزئیات جنایت بازجویی شده است. او زنی انگلیسی به نام هانا اسمیت است. ویدئوها بر اساس موضوعی که در آنها بحث شده تکهتکه شدهاند. متن تمام مصاحبهها پیادهسازی شده و بازیکن میتواند بر اساس موضوعهای مورد بحث در پایگاه داده جستجو کند. در تمام مصاحبهها، هانا به پرسشهای کسی که در پشت دوربین نشسته جواب میدهد و بازیکن باید سرنخهای کشف حقیقت را خود در دل پاسخهای ارائه شده کشف کند. علاوه بر اینها، بازیکن میتواند برای قطعههای ویدئویی، که تماشا میکند، برچسبهایی بنویسد که جستجوی دوبارهی آنها را راحتتر میکند. یکی دیگر از نرمافزارهای روی صفحه نمایش، نرمافزاری است به نام database checker، که به کاربر اجازه میدهد تعداد قطعههای ویدئویی را که تماشا کرده، و ترتیب زمانی آنها را، ببیند. در سطل زبالهی رایانه هم یک بازی پیدا میکنید که در واقع نسخهای از بازی اوتلو است.
«Her Story» اولین تجربهی مستقل سام بارلو است، طراح، نویسنده و کارگردان بازیهای موفقی همچون درهی ساکت (Silent Hill) و میراث کین (Legacy of Kain). توجه بارلو به روایت و قصهگویی، به ویژه در آثار کسانی چون شکسپیر و هیچکاک، در بازیهای نام برده آشکار است، و در «داستان او» نیز بارلو از این توجه خود نهایت استفاده را کرده است. نام شخصیتها، نام و شغل شخصیتی که به قتل رسیده، وضعیت روانی شخصیتها، آلت قتل، همه و همه از سنجیدگی خاصی پیروی میکنند که نشان از دقت و خبرگی در نویسندگی این اثر است.
اما آنچه «بازی داستان» او را متمایز میکند، سیر روایی غیرخطی آن است، که با وجود غیرخطی بودن، همچنان طبیعی و جذاب به نظر میرسد. داستان با چرخشهای متعدد، به نقطه عطفهایی میرسد که نقش بازیکن و انتخاب کلمات برای جستجو در آن انکارناپذیر است. آنچه بازیکن کشف میکند آنچنان طبیعی به نظر میرسد که گویی امکان ندارد بدون طرح و نقشه قبلی اتفاق بیفتد. و تمام اینها در حالی است که بازیکن حس میکند خودش این شکل از روایت را رقم زده. در طول زمان بازی، من بارها تصور کردم که متوجه سیر رخدادها شدهام، اما ناگهان اطلاعاتی جدید (یک قطعه ویدئوی که تا به آن زمان ندیده بودم) پیدا کردم و تمام تصوراتم تغییر کرد. در یک لحظه از زنی که جلویم نشسته و صحبت میکند متنفر میشوم و یک دقیقه بعد و بعد از تماشای یک ویدئوی چند ثانیهای دیگر، با تمام وجودم با او همدلی میکنم. ممکن است در یک ویدئو نکتهی کوچکی ببینید که ناگهان چیزی را که نیم ساعت پیش در ویدئویی دیگر دیده بودید و معنایی برایتان نداشت معنا ببخشد. تمام اینها این بازی را شبیه یک پازل هزار تکه میکند که قطعاتش به آرامی و آهستگی در کنار هم قرار میگیرند و تصویر کلی را فاش میکنند، و قطعات کوچک پازل، که چند دقیقه قبل معلوم نبود مربوط به کجا هستند، به راحتی در جای خود قرار میگیرند.
به علاوه بازی به شما اجازه میدهد ویدئوها را برای مشاهدهی دوباره ذخیره کنید، یا برای آنها برچسب بنویسید. این یعنی شما، به عنوان بازیکن، باید داستان را در ذهن خود بسازید و همیشه آماده باشید که شواهد جدید تمام فرضیههای قبلی شما را رد کند. به همین دلیل، روایت بازی بیش از هر چیز به تفسیر شما از داستان بستگی دارد. این سوال همیشه در ذهن شما باقی میماند که آیا این اتفاقی است که رخ داده است؟ آیا چیزی را از دست ندادهام؟ آیا در دام پیشداوریهای خودم نیافتادهام؟
و در نهایت، پایان بازی نیز واقعاً درخور است. من بازی را در کمتر از یک ساعت به پایان رساندم، یا دستکم بازی به من این اجازه را داد که تصمیم بگیرم میخواهم ادامه بدهم یا نه. بازی در واقع پایان کلاسیک ندارد. یک ویدئوی خاص ماشهی پایان بازی را میکشد، اما مسلماً چیزهای بسیار بیشتری برای کشف کردن باقی مانده، بنابراین آن ماشه (نمیخواهم با گفتن اینکه واقعاً چطور بازی تمام میشود بازی را برای شما خراب کنم) به شما این اجازه را میدهد که هر وقت خواستید، خودتان تصمیم بگیرید که آیا میخواهید ادامه دهید یا نه.
مخصوص والدین
داستان او یک بازی معمولی نیست، بلکه یک روایت سینمایی است که در رسانهی بازی روایت شده، و شیوهی روایت و محتوای آن بسیار هنرمندانه، با رسانهی بازی هماهنگ شده است. در طول بازی خط سیر روایی در ذهن بازیکن ساخته میشود، نقطه عطف به فرضیههای بازیکن وابسته است، و چرخشهای روایی وابسته به این است که بازیکن چه ویدئوهایی را به چه ترتیبی دیده است. به همین دلیل، حتی موسیقی متن و جلوههای ویژهی روی صفحهی نمایش بیشتر تصادفی به نظر میرسند و همزمان شدنشان با کشفهای جدید بازیکن به سینکروناسیته و نوعی وضعیت روانی میماند، تا بازی از پیش طراحی شده. بازیکن باید برای کشفهای خود راههای خلاقانهای بجوید، و برای جستجو واژههایی را انتخاب کند که او را به نتیجه نزدیک و نزدیکتر میکند؛ گویی این بازی برای تمریندادن یکی از مهارتهای مهم انسان امروزی (یعنی شیوهی جستجو) طراحی شده باشد! داستان او بر سر مرزهای تعاملیشدن رسانهی بازی ایستاده و در پشت سرش، برای بازیهای درجهی یکی (AAA) که تلاش میکنند خود را به این مرز نزدیک کنند – بازیهایی مثل دیترویت و باران شدید – از دور دست تکان میدهد.
درونمایه بازی، مبتنی بر بررسی جزئیات و ابعاد مختلف بروز یک جنایت است. در جریان تشریح این موضوعات توسط زنی که متهم به قتل است، مسائل حاشیهای دیگری نظیر روابط نامشروع، سقط جنین، مصرف مشروبات الکلی و نظایر آن مطرح میشود. مجموعه این موقعیتها اگرچه صرفاً در کلام شخصیت زن مظنون به قتل تشریح میشوند، امّا فضاهای فرهنگی و اخلاقی ناهنجاری را بازسازی میکند که مواجهه با آنها برای کاربران کمتر از 18 سال مناسب نیست. «داستان او» بیشتر برای آن دسته از بازیکنان بزرگسالی مناسب است که میخواهند تجربهای متفاوت از یک بازی رایانهای را از سر بگذرانند. تجربهای که حس اخلاقی قضاوت درباره انگیزهها، گفتار و کنشهای یک متهم به قتل را در بستر یک داستان تعاملی در کاربر بازی به تکاپو وا میدارد.